کتاب Ben, Öteki ve Ötesi نوشته ابراهیم کالین، یکی از مهمترین و تاثیرگذارترین آثار معاصر در حوزه روابط اسلام و غرب است که با رویکردی جامع و چندلایه، مفهوم «دیگری» را در زمینههای تاریخی، فلسفی و فرهنگی بررسی میکند. ترجمه فارسی این اثر، که به زودی توسط انتشارات نی منتشر خواهد شد، به قلم محمدمهدی شجاعی انجام شده و اهمیت جهانی آن را برای مخاطبان فارسیزبان برجسته میسازد. این کتاب، که بیش از بیست بار تجدید چاپ شده و به زبانهای عربی، انگلیسی، فرانسوی، چینی و اکنون فارسی ترجمه شده، نشان میدهد که پرسش از نسبت اسلام و غرب نه صرفاً یک دغدغه تاریخی، بلکه ضرورتی زنده و پاسخگو به چالشهای فکری، فرهنگی و اجتماعی جهان معاصر است
مقدمهای بر ترجمه فارسی کتاب ابراهیم
کالین
نام کتاب: Ben,
Öteki ve Ötesi
نویسنده: ابراهیم کالین
ترجمه: محمدمهدی شجاعی
کتاب Ben, Öteki
ve Ötesi نوشته ابراهیم کالین، یکی از مهمترین و تاثیرگذارترین
آثار معاصر در حوزه روابط اسلام و غرب است که با رویکردی جامع و چندلایه، مفهوم «دیگری»
را در زمینههای تاریخی، فلسفی و فرهنگی بررسی میکند. ترجمه فارسی این اثر، که به
زودی توسط انتشارات نی منتشر خواهد شد، به قلم محمدمهدی شجاعی انجام شده و اهمیت
جهانی آن را برای مخاطبان فارسیزبان برجسته میسازد. این کتاب، که بیش از بیست
بار تجدید چاپ شده و به زبانهای عربی، انگلیسی، فرانسوی، چینی و اکنون فارسی
ترجمه شده، نشان میدهد که پرسش از نسبت اسلام و غرب نه صرفاً یک دغدغه تاریخی،
بلکه ضرورتی زنده و پاسخگو به چالشهای فکری، فرهنگی و اجتماعی جهان معاصر است.
فراتر از تاریخ تقابل
کالین روابط اسلام و غرب را فراتر از
کلیشههای رایج تاریخی و سیاسی مینگرد؛ کلیشههایی که غالباً به جنگهای صلیبی،
استعمار مدرن و جدالهای قدرت محدود میشوند. او با نگاهی لایهمند و تحلیلی نشان
میدهد که «دیگری» در طول تاریخ، چهرههای متنوع و گاه متضاد داشته است: در منظر
مسلمانان، غرب گاه صلیبی مسلح، گاه فیلسوف پرسشگر و گاه شریک تجاری بوده است؛ در
ذهن غربیان نیز اسلام همزمان منبع هراس و شیفتگی جلوه کرده است. نمونه بارز این
تنوع دیدگاه، مناظرههای متکلمان عثمانی با مبلغان مسیحی در قرن هفدهم است که نه
صرفاً یک تقابل، بلکه زمینه بازتعریف هویت و فهم متقابل هر دو طرف را فراهم کرد.
رویکرد کالین اگرچه یادآور شرقشناسی
ادوارد سعید است، اما از آن فراتر میرود. او از تقلیل غرب به نقش «دیگری» و نقد یکجانبه
اجتناب میکند و به ظرفیت تمدن اسلامی برای بازتعریف رابطه با اعتماد به نفس فرهنگی
تأکید دارد. مرز میان «من» و «دیگری» در این نگاه، نه نقطه جدایی، بلکه فضایی برای
گفتوگو، تبادل اندیشه و تعامل فرهنگی است.
بحران ادراک متقابل
کالین نشان میدهد که تصاویر متقابل
اسلام و غرب، غالباً بر پایه کلیشههای ذهنی، ترسها و روایتهای رسانهای شکل
گرفتهاند تا واقعیتهای عینی. از نقد غزالی بر فلسفه یونانی تا شکگرایی دکارت، و
از گفتوگوهای کلامی در دربار عثمانی تا روایتهای مدرن اروپایی، او نشان میدهد
که چگونه «دیگری» در بازسازی هویت «خود» نقش داشته است. این بازنماییها، بیش از
قدرت نظامی یا اقتصادی، در میدان تخیل فرهنگی و شکلدهی روابط میان جوامع تعیینکننده
بودهاند.
نقد مدرنیته و مسئله اسلامهراسی
کالین مدرنیته را حامل ادعای «عقلانیت
جهانی» میداند که اسلام را به حاشیه رانده و با بازتولید کلیشهها و تصورات
محدود، زمینهساز اسلامهراسی معاصر شده است. این پدیده، از حملات رسانهای تا سیاستهای
امنیتی، بازتابی از همان ادعاست که عقلانیت مدرن جهانی و تمدن غربی را معیار جهانی
میپندارد. کالین جهان اسلام را از خودانتقادی بینیاز نمیداند و تأکید میکند که
موضع صرفاً تدافعی در برابر غرب، استمرار حاشیهنشینی است. او بر ضرورت بازخوانی
خلاق میراث فلسفی، علمی و فرهنگی اسلام تأکید دارد تا زبانی نو خلق شود؛ زبانی که
نه تسلیم غرب شود و نه در دام نفی سادهلوحانه آن بیفتد.
دستاوردها و محدودیتها
قدرت این اثر در تلفیق تاریخ، فلسفه و
سیاست نهفته است. کالین با بهرهگیری از منابع متنوع، از متون کلامی اسلامی تا
فلسفه مدرن اروپایی، شبکهای پیچیده و غنی از بازنماییهای متقابل را بازسازی میکند.
هرچند تحلیل او از ساختارهای قدرت معاصر، به ویژه منطق سرمایهداری جهانی، گاه سطحی
و آرمانگرایانه به نظر میرسد، اما این کاستیها خللی در اهمیت علمی و فرهنگی اثر
ایجاد نمیکنند. Ben, Öteki ve Ötesi یکی از مهمترین تلاشها برای بازاندیشی رابطه اسلام و غرب است و هم برای
مخاطب دانشگاهی و هم برای خواننده عمومی جذابیت و تأثیر دارد.
چشماندازی برای آینده
این اثر در روزگاری نگاشته شده که
افراطگرایی راست در اروپا، گفتمانهای ضداسلامی در آمریکا و بحرانهای خاورمیانه
شکافها را عمیقتر کردهاند. در ایران، جایی که غرب گاه دشمن سیاسی و گاه شریک
فرهنگی تصویر میشود، اهمیت این بازخوانی دوچندان میشود. دعوت کالین به «فراتر»
رفتن از «من» و «دیگری» نه شعاری آرمانگرایانه، بلکه ضرورتی تاریخی است. «فراتر»
نزد او، بازسازی هویتی است که در آن اسلام و غرب، به جای نفی یکدیگر، از ظرفیتهای
مشترک برای خلق آیندهای متعادل بهره میبرند. عبور از واکنشهای تدافعی و خلق
زبانی نو از دل میراث تمدنی، هم گفتوگویی برای صلح و هم طرحی برای تمدنی نو است.